۱۳۸۸ خرداد ۸, جمعه

خطابی با مردم

این نامه ای است خطاب به مردم شریف ایران. بخوانید و برای دوستان بفرستید

کشور در شرايط سخت و حساس تاريخی خويش يکبار ديگر فرزندان پاک‌نهاد خود را به ياری می‌خواند.

بررسی اوضاع اقصادی، سياسی، اجتماعی و فرهنگی از جهات مختلف نگران‌ کننده است. حقوق اساسی ملت، آزادی‌های عمومی و خصوصی شهروندان، حق آزادی بيان و قلم و مطبوعات به‌عنوان رکن چهارم دموکراسی و ديده‌بان حقوق شهروندان در برابر حکومت ، در وضعيت تجاوز قرار دارد.
در چنين شرايطی ضروريست سريعاً برای مقابله قانونی با اين نگرانی‌ها ، تجاوزها و نيز تلاشهايی که اخيراً به منظور يکسره کردن سرنوشت انتخابات پيش‌رو در دور اول و به نفع تندروی‌های چهارساله اخير صورت پذيرفته ، اقدامی همگانی انجام شود . مدنی‌ترين و کم‌هزينه‌ترين اقدامی که کنشگران دموکراسی‌خواه در کوتاه مدت می‌توانند انجام دهند تشويق مردم به بالا بردن ميليونی آراء مخالفان بنيادگرايی است ، تا آراء سازماندهی‌‌شده‌ی تندروها نتواند در دور اول انتخابات نصف بعلاوه يک رأی‌ها را از آن خود کند .

بنابراين تمامی تلاش انديشه‌ورزان و مصلحان جامعه آن است که با رفتاری مدنی و ضمن پرهيز از هرگونه خشونت ، در جهت پاسداری از حق آزادی بيان و مطبوعات ، به منظور تلاش برای اصلاح امور اقتصادی و معيشتی جامعه ، با تأکيد بر رعايت حقوق بشر و برای توسعه همه جانبه کشور مشارکتی بسيار گسترده را پی گيرند . اينک گاه آن فرا رسيده است که گامی فرا پيش نهيم و فلک را سقف بشکافيم و “موجی” نو دراندازيم .

بر اين اساس ، ما امضاکنندگان اين بيانيه به منظورخروج از وضعيت بسيارنگران‌کننده‌ی چهارسال اخير ، هم‌ميهنان خويش را به حضور مثبت در انتخابات رياست جمهوری فرا می‌خوانيم و انتظار داريم با رأی خويش به يکی از نامزدهای اصلاح‌طلب ممکن ( کروبی يا موسوی ) گامی برای تغيير فضای موجود و ايجاد آمادگی برای توسعه و رسيدن به ايرانی پيشرفته، آزاد و آباد بردارند .
۸ خرداد ۸۸

حميد احراری/ طاهر احمدزاده/ بابک احمدی/ ابوالفضل بازرگان / پروين بختيارنژاد/ محمد بسته‌نگار/ محمدحسين بنی‌اسدی/ بهزاد بهزادی/ محمد بهزادی/ مسعود بهنود/ حبيب‌الله پيمان/ مسعود پدرام/ مصطفی تنها/ غلامعباس توسلی/ محمد توسلی / مجيد تولّايی/ رضا تهرانی/ علی حکمت/ عليرضا رجايی/ تقی رحمانی/ حسين رفيعی/ عبدالعلی رضايی/ رضا رئيس طوسی/ محمدرضا زهدی/ احمد زيدآبادی/ عزّت‌الله سحابی/ نسرين ستوده/ سيدمحمد سيف‌زاده/ عيسی سحرخيز/ حسين شاه‌حسينی/ ماشاء‌الله شمس‌الواعظين/ احمد صدر حاج‌سيدجوادی/ هاشم صباغيان/ عباس صفايی‌فر/ کيوان صميمی/ اعظم طالقانی/ رضا عليجانی/ محمود عمرانی/ حسين قاضيان/ نظام‌الدين قهاری/ مرتضی کاظميان/ محسن کديور/ نرگس محمدی/ بدرالسادات مفيدی/ وحيد ميرزاده/ سعيد مدنی/ مينو مرتاضی لنگرودی/ محمودنکوروح/ ناصرهاشمی/ حسن يوسفی اشکوری/ ميرمحمود يگانلی/ ابراهيم يزدی
منبع: مجموعه مقالات

۱۳۸۸ خرداد ۵, سه‌شنبه

حکومت از دیدگاه جان لاک و تفاوت آن با دیدگاه هابز



جان لاک از جمله معدود انديشمنداني است که نظراتش هم در حوزه نظر و هم در حوزه عمل موثر و کارساز واقع شده و تاثيري که او در فلسفه بر جاي گذاشته غيرقابل انکار است. لاک که از جمله فيلسوفان مسلک تجربه گرايي به شمار مي آيد، در کتاب مشهور خود به نام «رساله درباره معرفت انساني» خدمتي بزرگ به روشن کردن مساله معرفت و حدود دستيابي انسان به معرفت کرده است تا جايي که برخي عميق ترين و تکان دهنده ترين تاثيري را که جان لاک بر جريان انديشه جديد به جاي گذاشته است، نه نوشته هاي او در زمينه مباحث سياسي، که کتاب «رساله درباره معرفت انساني» دانسته اند و از آن با عنوان انجيل روشنفکري اروپايي ياد کرده اند.1 او در اين کتاب با تاکيد بر اين امر که تمام دانش بشر تنها و تنها از راه تجربه به دست مي آيد و همچنين نفي هرگونه اصول ثابت و پيشيني که در اعتقادات عامه وجود دارد و همواره در طول تاريخ انديشه تا آن زمان درست انگاشته شده بودند، مي کوشد نشان دهد از آنجا که تجربه بشر محدود به امور پيرامون اوست، لذا هرگز نمي تواند به ماهيت حقيقي امور مختلف پي ببرد. به اين ترتيب، او امکان هرگونه شناخت حقيقي و واقعي را که بتواند منجر به اعتقاد و ايمان کامل شود، رد مي کند. در نهايت با دلايلي که در کتاب «نامه يي در باب تساهل» بيان مي دارد موفق مي شود بذر تساهل و رواداري مذهبي و سياسي را در جامعه آن روز انگلستان و حتي امريکا و ساير نقاط اروپا بپروراند. به اين ترتيب مي توان لاک را يکي از مهم ترين کساني دانست که فلاسفه يي چون کانت در بسط انديشه هاي خود وامدار اويند.

عقايد سياسي لاک که در حوزه عمل بسيار مفيد فايده واقع شده، به طور کامل در «دو رساله درباره حکومت» آمده است. اين کتاب از دو رساله تشکيل شده است. در رساله اول که از اهميت کمتري نسبت به رساله دوم برخوردار است، جان لاک به رد نظرات نويسنده يي به نام رابرت فيلمر پرداخته و دلايل خود مبني بر عدم مشروعيت حکومت هاي مطلقه را آورده است که در اينجا به بررسي آنها نخواهيم پرداخت. و اما در رساله دوم که از اهميت بسزايي حتي در زمان حاضر برخوردار است اصول عقايد خود را در دفاع از حکومت هاي قانوني و دموکراتيک بيان کرده است.لاک نيز همچون بسياري از رساله هاي سياسي، دستگاه فلسفي خود را بر پايه تفسيري که از «وضع طبيعي» ارائه مي دهد، استوار مي کند و اين درست همان نقطه يي است که ميان عقايد او به عنوان يکي از بنيانگذاران انديشه ليبرال با ديگر انديشمندان غيرليبرال تفاوت ايجاد مي کند. با نگاهي کوتاه به مفهوم وضع طبيعي نزد لاک با آنچه در مورد وضع طبيعي نزد «توماس هابز» به عنوان يکي از بزرگ ترين و تاثيرگذارترين انديشمندان سياسي وجود دارد، به خوبي مي توان به اهميت و جايگاه اين موضوع پي برد، چرا که پذيرش هر يک از اين دو نظرگاه به نتايج کاملاً متفاوتي منجر خواهد شد.

در ابتدا بايد تعريفي کلي از وضع طبيعي به دست داده شود. مي توان گفت وضع طبيعي، وضع افراد آدمي قبل از تشکيل حکومت و اجتماع سياسي است. در اين وضع افراد مساوي و آزادند. تا اينجا اختلافي ميان لاک و هابز وجود ندارد اما اختلاف از آنجا شکل مي گيرد که به بررسي وضعيت افراد در اين وضع و در جريان زندگي روزمره پرداخته شود. هابز معتقد است تنها قانوني که بر آدمي حکومت مي کند، قانون طبيعت است که همان قاعده عقلي است و قاعده عقلي نيز تنها در راستاي حفظ و بقاي انسان ها امر مي کند. از طرف ديگر آدمي را موجودي خودخواه مي داند که تنها در پي کسب منفعت خود است. در نتيجه هيچ گونه قانون اخلاقي در کار نيست تا بر اميال خودخواهانه او افسار زده و او را به رعايت حقوق ديگران وادار کند. به اين ترتيب شرايط افراد در وضع طبيعي، به گونه يي است که در آن همه افراد در جنگ با هم هستند و آدمي در اين وضعيت همواره در ترس و دلهره به سر مي برد، تا اينکه به اين نتيجه مي رسد که پاره يي از حقوق خود را به يک مقام واحد واگذار کند و آن مقام را در جايگاه قدرت مطلق قرار دهد در عوض از امنيت برخوردار شود. به اين ترتيب هابز ريشه ايجاد سازمان اجتماعي را در قراردادي مي داند که ميان افراد با يک حاکم مطلق منعقد مي شود و افراد هيچ گونه حقي در اعتراض به اين حاکم مطلق ندارند. اما لاک بر اين عقيده است که قانوني که بر طبيعت حاکم است قانوني کاملاً اخلاقي است و همين قانون بر قاعده عقلي انسان ها نيز تسلط دارد و هيچ تعارضي ميان اين دو قانون وجود ندارد. در نتيجه در وضع طبيعي نه تنها جنگ همه با همه برقرار نيست، که برعکس افراد چون در کارهاي خود همواره از قاعده عقلي پيروي مي کنند و اين قاعده نيز به نوبه خود تحت نفوذ قانون اخلاقي طبيعت است، زندگي به خوبي در حال گذر است و کسي به حقوق ديگران تجاوز نمي کند. چه بر اساس قانون طبيعت همه با هم برابر و از حقوق مساوي برخوردار هستند و کسي حق ندارد براي آسايش خود به اموال و جان ديگران تجاوز کند. «وضع طبيعت قانوني دارد که بر آن حکومت مي کند و آن قانون طبيعت است و قانون طبيعت چيزي جز عقل نيست و عقل که قانون طبيعت است به آدمياني که با او شور کنند خواهد گفت چون آدميان هريک با ديگري مساوي و مستقل و آزادند، هيچ يک نبايد به ديگري در جان و دست و پا و مال و ملک آسيب برساند.»2

بنابراين وضع طبيعي در نظر لاک وضعي نيست که در آن هر فرد با فرد ديگر پيوسته در حال جنگ باشد. ديده مي شود دستگاه هاي فلسفي هابز و لاک بر دو پايه مختلف بنا شده است. دستگاه هابز، دستگاه عقلي است و دستگاه لاک، دستگاه اخلاقي.3

لاک نيز مانند هابز معتقد است مردم در وضع طبيعي از امنيت کامل برخوردار نيستند در نتيجه قدرت واحدي را ايجاد مي کنند و در اين راه از برخي از حقوق خود نيز مي گذرند. اما از آنجا که مردم خود داراي قدرت مطلق نيستند پس نمي توانند چنين قدرتي را به حکمران واگذار کنند زيرا در اين صورت نفس عمل آنها زير سوال مي رود.

«
مثل آن بود که وقتي افراد، وضع طبيعي را ترک کرده بودند... رضا داده بودند که همه آنها به جز يک نفر، زير حکومت قانون باشند اما آن يک نفر هنوز آن آزادي را که در وضع طبيعي داشت حفظ کند و قدرت را هم با آن توام کند و بي وحشت و ترس، هرچه هوس دارد بکند.»4

بنابراين در اجتماع سياسي مورد نظر لاک، حکمران از قدرت مطلق برخوردار نيست و قدرتش محدود است. يکي ديگر از راهکارهايي که لاک براي محدود کردن قدرت مورد استفاده قرار مي دهد «تفکيک قوا» است. البته نظريه تفکيک قوا نزد لاک با تعريف کنوني آن متفاوت است چرا که او قوا را به سه قوه مقننه، مجريه و قوه عاقد تقسيم مي کند که در اين بين قوه مقننه از قدرت بيشتري برخوردار است و قوه عاقد نيز مربوط به جنگ و صلح و بستن پيمان و... است.

از طرف ديگر لاک قدرتي را که در اختيار دولت قرار دارد، امانتي مي داند که از طرف مردم به آن واگذار شده و هرگاه در حفظ اين امانت کوتاهي کند يا قصد سوءاستفاده از آن را داشته باشد و آن را جهت محدود کردن آزادي هاي سياسي، اقتصادي و عقيدتي مردم به کار گيرد، مردم حق خلع دولت و جايگزيني آن را خواهند داشت. در همين راستا يکي از اصول مشهور لاک نظريه «طغيان مردم عليه دولت» است که بر اين اساس هرگاه دولت در مقابل راه هاي مسالمت آميز مردم جهت خلع خود مقاومت کند، مردم مي توانند از هر وسيله يي جهت واژگون کردن دولت استفاده کنند. اهميت اين اصل در اين است که تا پيش از اين طبق آموزه هاي هابز مي پنداشتند چنانچه مردم عليه حکومت طغيان کنند، اوضاع نابساماني ايجاد خواهد شد و

هرج و مرج همه جا را فراخواهد گرفت. البته انقلاب شکوهمند انگلستان که بدون خونريزي و هرج و مرج به وقوع پيوست، تاييدي بود بر نظريه لاک.

پي نوشت ها؛----------------------------

1-ردهد، برايان، «از افلاطون تا ناتو»، مترجمان مرتضي کاجي و اکبر افسري، انتشارات آگه، ص 198

2- قطعه 5 از «رساله دوم درباره حکومت» نوشته جان لاک که در کتاب «آزادي فرد و قدرت دولت» نوشته محمود صناعي، انتشارات هرمس به چاپ رسيده است.

3- صناعي، محمود، «آزادي فرد و قدرت دولت» انتشارات هرمس، ص 87

4- قطعه 93 از «رساله دوم درباره حکومت» نوشته جان لاک که در کتاب «آزادي فرد و قدرت دولت» نوشته محمود صناعي، انتشارات هرمس به چاپ رسيده است

نقل از روزنامه اعتماد، یکشنبه 3 خرداد 88

۱۳۸۸ خرداد ۴, دوشنبه

فلک بر گردنم زنجیر داره


اصل مجسمه در باغ هنر، خانه هنرمندان نگهداری میشود. متاسفانه سازنده اثر معرفی نشده. ولی همذات پنداری خاصی با این اثر دارم!

اسم، فامیل، ...

در راستای اینکه در ایام جوانی یک بازی می کردیم که در آن اسم و فامیل و شهر و حیوان و شیئی و فیلم و گاهی چیز های دیگری را هم اضافه می کردیم، در متن امشب افرادی که به نحوی به انتخابات مربوط بوده یا حتی نامربوط هستند، در مسابقه شرکت و موارد مذکور را در مورد آنها گفته ایم: موارد گفته شده شامل: اسم، فامیل، شهر، میوه، حیوان، شیئی، فیلم و کشور است.

توضیح: قبلا در مسابقات مان معمولا همه چیز با یک حرف شروع می شد، ولی حالا با هر رفی ممکن است شروع بشود

محمود، احمدی نژاد، ارادان، گوجه فرنگی، توضیح لازم نیست، هاله، میهمان مامان، ونزوئلا

رحیم، مشائی، تل آویو، پرتقال یافا، طوطی، دستمال، ویلن زن روی پشت بام، اسرائیل

غلامحسین، الهام، علی آباد، خاکشیر، مورچه سواری قرمز، دمپایی ابری، رام کردن زن سرکش، بحرین

فاطمه، رجبی، جمکران، فلفل قرمز، مورچه خوار، وردنه، غریزه فرعی، مجددا جمکران

مجتبی، ثمره هاشمی، کرمان، دستنبوی تلخ، شترگاوپلنگ، صندوق، مرد نامرئی، کره شمالی

محمد علی، ابطحی، منطقه آزاد تجاری کیش، تربچه، گربه مرتضی علی، آچار فرانسه، همه مردان رئیس جمهور، خیلی خارج

مهدی، کلهر، لس آنجلس، آناناس، مرغ عشق، بیگودی، جوانان زیر آفتاب، آمریکا

عبدالکریم، سروش، حسن آباد بوستون، سنجد، پرنده خارزار، ذره بین، آگراندیسمان، یونان

مهدی، چمران، بیروت، نارگیل قبل از اپیلاسیون، جغد، بیل، مدرسه پیرمردها، لبنان

باقر، قالیباف، طرقبه، زردآلو، آهوی ضامن دار، هواپیما، ارتفاع پست، فرانسه

فائزه، هاشمی، رفسنجان، پسته، دوچرخه، فتنه چکمه پوش، انگلیس

زهرا، رهنورد، نیشابور، انار، اسب، روسری گل منگلی، بانو، ایران

صادق، محصولی، ارومیه، موز چیکیتا، راسو، اسکناس، میلیونرزاغه نشین، سومالی

علی، کردان، ساری، پوست خربزه، آفتابپرست، مدرک تحصیلی، مرد عوضی، علی آباد آکسفورد

میرحسین، موسوی، تبریز، هندوانه بدون شرط چاقو، لاک پشت، تابلو، مردی که نمی خواست سلطان باشد، شوروی

محسن، رضایی، آبادان، یه تشت خرما، گودزیلا، تانک، جنگ و صلح، خاورمیانه

سید محمد، خاتمی، یزد، هلو، گربه کوچولو، عطر، مرد بارانی، سوئیس

احمد، جنتی، هگمتانه، کیوی، دایناسور، آفتابه آنتیک، ژوراسیک پارک، بابل

غلامحسین، کرباسچی، اصفهان، به، خرگوش، بزرگراه، خداحافظ تهران، سوئد

عطاء الله ، مهاجرانی، اراک، سیب، ماهی قزل آلا، کتاب، مردی که زیاد می دانست، مصر

مهدی، کروبی، الیگودز، کدو حلوایی، پنگوئن، دهل، آسمانخراش جهنمی، افغانستان

لینک مطلب

۱۳۸۸ خرداد ۳, یکشنبه

پنجره ها رو ببندید

در موضوع مهمی است و وقتی مهم تر می شود که بسته باشد و از آن مهم تر وقتی است که قفل باشد و مهم ترین حالت اینکه کلید هم گم شده باشد، گاهی اوقات ممکن است برق قطع شده باشد یا ممکن است تلویزیون روشن باشد، یا روزنامه جلوی چشم مان باشد، و ما روزنامه را نگاه کنیم. به نظر من در هر حال فرق می کند، در کدام حال؟ در این حال که چه کسی رئیس جمهور باشد و وقتی در را باز می کنیم وارد شهری بشویم که رئیس جمهورش احمدی نژاد است، یا موسوی است، یا کروبی است یا محسن رضایی است. ممکن است بخواهید محسن رضایی را فاکتور بگیرید، ولی من که قصد فاکتور گرفتن او را ندارم. سووال من این است: " در هر حالتی وقتی فلانی رئیس جمهور است و فلان کار را می کنیم چه می گوئیم؟

پنجره رو باز می کنیم بعد چی می گیم؟

اگر احمدی نژاد رئیس جمهور باشد: عجب بوی گندی می آد پنجره رو ببند!

اگر رضایی رئیس جمهور باشد: این صداها چیه؟ این دفعه کی ها حمله کردن؟

اگر کروبی رئیس جمهور باشد: پنجره رو واکن بپریم پائین که دارن می آن.

اگر موسوی رئیس جمهور باشد: پنجره رو وا کن هوای تازه بیاد!

در رو باز می کنیم و وارد خونه می شیم و بعد چی می گیم؟

اگر احمدی نژاد رئیس جمهور باشد: همه موفق شدن برگردن خونه؟

اگر رضایی رئیس جمهور باشد: سینه خیز اومدم، باید برم حموم.

اگر کروبی رئیس جمهور باشد: چه حالی می ده آدم بعد از شیش ماه برگرده خونه اش.

اگر موسوی رئیس جمهور باشد: شام چی داریم؟

روزنامه رو باز می کنیم، بعد چی می گیم؟

اگر احمدی نژاد رئیس جمهور باشد: باز این مرتیکه زر زده!

اگر رضایی رئیس جمهور باشد: واه! این چرا این جوری حرف می زنه؟

اگر کروبی رئیس جمهور باشد: خدا رو شکر آزادشون کردن.

اگر موسوی رئیس جمهور باشد: خدا رحمتش کنه، بالاخره مشتی قربونعلی فوت کرد.

تلویزیون رو باز می کنیم بعد چی می گیم؟

اگر احمدی نژاد رئیس جمهور باشد: بابا خاموشش کن این لعنتی رو!

اگر رضایی رئیس جمهور باشد: ساکت باش، ببینیم امروز کجا رو زدن؟

اگر کروبی رئیس جمهور باشد: بالاخره بعد از چهار ماه اسم رئیس جمهور رو آوردن.

اگر موسوی رئیس جمهور باشد: مهران مدیری هم دیگه پیر شده ها!

وارد اینترنت می شیم بعد چی می گیم؟

اگر احمدی نژاد رئیس جمهور باشد: این که همه اش فیلتره!

اگر رضایی رئیس جمهور باشد: جون، عجب این یارو خوشگله!

اگر کروبی رئیس جمهور باشد: فکر کنم نیم ساعتی رفع فیلتر بشه، بعد دوباره بسته بشه.

اگر موسوی رئیس جمهور باشد: وای، چقدر آفلاین دارم!

وارد میوه فروشی می شیم، بعد چی می گیم؟

اگر احمدی نژاد رئیس جمهور باشد: میوه دارین؟

اگر رضایی رئیس جمهور باشد: می شه اینا رو بردارم؟

اگر کروبی رئیس جمهور باشد: اینا رو برمی دارم بعدا می آم حساب می کنیم؟

اگر موسوی رئیس جمهور باشد: اینایی که برداشتم چقدر می شه؟

در نوشابه رو وامی کنیم، بعد چی می گیم؟

اگر احمدی نژاد رئیس جمهور باشد: فدای لب های تشنه ات!

اگر رضایی رئیس جمهور باشد: دارم از تشنگی می میرم!

اگر کروبی رئیس جمهور باشد: عجب گازی داره!

اگر موسوی رئیس جمهور باشد: نوش جان!

در توالت رو باز می کنیم و می ریم تو و بعد چی می گیم؟

اگر احمدی نژاد رئیس جمهور باشد: بشینیم یه ذره به مملکت فکر کنیم و زور بزنیم.

اگر رضایی رئیس جمهور باشد: بابا زور نزن، می آم بیرون!

اگر کروبی رئیس جمهور باشد: آب چرا نیست، این سنگ ها چیه؟

اگر موسوی رئیس جمهور باشد: باز که یارو سیفون نکشیده بود.

تلفن خونه زنگ می زنه، به شوهرمون نگاه می کنیم و قبل از برداشتن تلفن چی می گیم؟

اگر احمدی نژاد رئیس جمهور باشد: برنامه رفتن مون جور شد.

اگر رضایی رئیس جمهور باشد: اه، تلفن ها کار می کنه.

اگر کروبی رئیس جمهور باشد: فکر کنم احضار شدی؟

اگر موسوی رئیس جمهور باشد: اگر عمه ام بود من نیستم، حوصله روده درازی ندارم.

می ریم مطب دکتر سلام می کنیم، بعد چی می گیم؟

اگر احمدی نژاد رئیس جمهور باشد: مخم سوت می کشه!

اگر رضایی رئیس جمهور باشد: بالا پائین شدم!

اگر کروبی رئیس جمهور باشد: کبود شده تنم توی دانشگاه!

اگر موسوی رئیس جمهور باشد: سرم درد می کنه!

تشبیه هواداران موسوی به هیتلر

همزمان با حضور هزاران نفر در ميتينگ انتخاباتی اصلاح طلبان طرفدار ميرحسين موسوی که با حضور محمد خاتمی روز شنبه در تهران برگزار شد، رسانه های حامی احمدی نژاد حملات خود به میرحسین موسوی را تشديد کردند.

در شدیدترین حمله عبدالرضا داوری معاون خبرگزاری دولتی ايرنا، ضمن حضور در برنامه زنده تلويزيونی"رو در رو" در شبکه "خبر" انتخاب رنگ مشخص ـ سبز ـ توسط ستاد موسوی را با شگردهای تبلیغاتی هیتلر قیاس کرد.

وی که در شمار حاميان محمود احمدی نژاد است اظهار داشت: "امروز خیلی از کاندیداها از روش‌ها و برنامه‌هایی در تبلیغات‌شان استفاده می‌کنند که جامعه را ملتهب، تیره و تار می‌کنند. آنها اخبار کذب منتشر می‌کنند یا با روش‌هایی که لطمه می‌زنند جامعه را دچار آسیب می‌کنند. مثلا از رنگ‌هایی بهره می‌گیرند که برای نمونه می‌توان به تبلیغات هیتلر در آلمان نازی اشاره کرد. او از طرفدارانش خواست که لباس قهوه‌ای بپوشند و همین کار باعث چنددستگی در میان مردم کشور شد."
اظهارات اين حامی احمدی نژاد با واکنش محمد سلطانی فر استاد ارتباطات در همان برنامه مواجه شد که با اشاره به توزيع پول و وعده های مالی- انتخاباتی دولت نهم به مردم، گفت: "این پیامد خیلی از مسائلی است که قبلا از سوی دیگران استفاده شده و شکل گرفته است، وقتی عده‌ای که به قدرت رسیده یا نرسیده در دولت یا جاهای دیگر وعده مادی و پول مستقیم به مردم می‌دهند." سلطانی فر افزود: "وقتی عده‌ای در فضای آسمانی وعده و شعار دادند، عده‌ای هم حالا می‌گویند ما چرا نکنیم؟"

همچنین، پایگاه اینترنتی "قلم" سايت انتخاباتی حاميان ميرحسين موسوی در واکنش به حمله طرفداران احمدی نژاد نوشت: "در حالی که دولت نهم و حامیانش از همه امکانات رسانه‌یی کشور و امکانات ملی برای توجیه عملکرد پر ایراد خود در چهار سال گذشته بهره گرفته و با وارونه جلوه دادن بسیاری از حقایق و ارائه اطلاعات نادرست و غیرشفاف و بهره گرفتن از شیوه‌های پوپولیستی تلاش دارند افکار عمومی را تسخیر کنند، به ساده‌ترین و کم‌هزینه‌ترین ابزار تبلیغاتی رقبا نیز می‌تازند تا مگر این تبلیغات ریشه‌دار بر تمام تلاش‌های پرهزینه آنها غلبه کند."

سايت ميرحسین موسوی با اشاره به اينکه "حامیان کج سلیقه دولت نهم که سابقه‌ای آشکار در تخریب رقبای خود دارند و در این راه ذبح اخلاق برایشان رویه است، به شیوه‌های گوناگون در تخریب این انتخاب می‌کوشند و روزی آن را مخملی می‌خوانند و روزی دیگر غربی و در آخرین حمله با نماد فاشیست‌های آلمان مقایسه کردند" تاکيد کرد که ترس حاميان احمدی نژاد و دولت نهم "از آن روست که رسانه‌‌ی بی‌صدای «سبز» بر رسانه‌ها و ادعاها و تبلیغات پرسروصدای جریان حامی دولت غلبه کند."

میرحسین حرف دشمنان اسلام را زد

در واکنشی دیگر سايت رجا نيوز از حامیان سرسخت احمدی نژاد نيز گرهمايي طرفداران موسوی و خاتمی در دوم خرداد را "کلکسیون اهانت به رئیس‌جمهور" نامید و افزود: "برنامه عصر روز شنبه ورزشگاه آزادی تهران عملاً به کلکسیون فحاشی و اهانت به دکتر احمدی‌نژاد تبدیل شد."

اين سايت اظهارات برخی از هنرمندان و چهره های فرهنگی، اجتماعی در گردهم آیی فوق را توهين به احمدی نژاد عنوان کرد و نوشت: "در این مراسم، حميد فرخ نژاد بازيگر با بيان اينكه نبايد اشتباه ‏4‏ سال گذشته را تكرار كرد، اظهار داشت ما طي ‏4‏ سال گذشته به كتك خوردن عادت كرده بوديم‏." سايت طرفدار احمدی نژاد اظهارات کيومرث پور و کامبوزيا پرتوی دو کارگردان سينما در همايش طرفدران موسوی را نیز به عنوان موارد ديگری از توهين به رئيس جمهور ذکر کرد، و یادآور شد که کامبوزيا پرتوی در اين همايش گفته "طي ‏4‏ سال گذشته يك آدم كوچولو من را كوچولو كرد‏."

رجا نیوز اشاره ای به حضور عاتقه صديقي همسر محمد علی رجايي نخست وزيرجان باخته ايران که هواداران محمود احمدی نژاد وی را پیرو راهش می دانند، و نیز خانواده‌هاي همت، باكري و جهان‌آرا از بزرگ ترین فرماندهان جنگ در همایش طرفداران میرحسین موسوی نکرد.

همسر محمد علی رجايي در همايش اصلاح طلبان در حضور هزاران نفر اعلام کرد: "اگر چه ميرحسين خود مستقل و شخصيتي برجسته است اما اگر قرار باشد شهيد رجايي به عنوان الگوي پذيرفته شده بين مردم شبيه‌سازي شود، نزديك‌ترين فرد از نظر شخصيت، مديريت، بينش سياسي، ‌اجتماعي، ‌اقتصادي و مردمي بودن شخص ميرحسين موسوي است."

سرانجام آنکه حسين شريعتمداری، نماينده ولی فقيه در روزنامه کيهان، طی سرمقاله روز يک شنبه خود، ميرحسين موسوی را به "سياه نمايي" عليه دولت احمدی نژاد متهم و ادعا کرد که آنچه ميرحسين موسوی در اولين برنامه تلويزيونیش در مورد تورم و گرانی و وضعيت خراب اقتصادی کشور بيان کرده "دقیقاً و بی‌ کم و کاست همان جملاتی بوده که دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب طی چند سال اخیر علیه احمدی‌نژاد بر زبان و قلم آورده و هنوز هم می‌آورند."

بيانيه استاد مصطفي ملکيان در حمايت از مهندس ميرحسين موسوي

چرا مهندس موسوی؟

1. چرا در انتخابات شرکت می‌کنم؟


چرا از این حق سیاسی‌ام، که نامش حق شرکت در انتخابات است، صرف‌نظر نمی‌کنم؟ به سه دلیل که جای تفصیلشان اینجا نیست، ولی اجمالشان بدین قرار است:

الف) آیا خردپسندانه است که، وقتی که از انبوهه‌ی حقوق پرشمار حقوق سیاسی‌ای که به عنوان یک انسان و یک شهروند، باید داشته باشم فقط این یکی را دارم، این را نیز خودم از خودم مضایقه کنم؟ آیا وانهادن خودخواسته‌ی حقی که شاید مقدمه‌ای برای احقاق سایر حقوق سیاسی و اجتماعی تضییع‌شده باشد خردپذیر است؟

ب) شرکت در انتخابات یگانه‌شکل و شیوه‌ی مقابله و مبارزه‌ی سیاسی است که، در عالم اندیشه‌ی سیاسی و در ساحت افکار عمومی جهانی، احدی بر آن سر سوزنی خرده نگرفته است. و نیز

ج) یگانه شکل و شیوه‌ی فعالیت سیاسی است که هزینه‌ی اخلاقی و معنوی ندارد، یعنی مقتضی و مستلزم این نیست که از اصول و قواعد و احکام اخلاقی ذره‌ای عدول کنیم و از اخلاقی زیستن فاصله بگیریم.


2. چرا به مهندس موسوی رای می‌دهم؟


چرا، علی‌رغم اختلاف‌نظر با مهندس موسوی، در برخی از مسائل فرهنگی و سیاسی و علی‌رغم احترامی که برای شجاعت و صراحت لهجه‌ی جناب آقای کروبی قائلم، مهندس موسوی را در میان کاندیداهای موجود ریاست جمهوری، شایسته‌ترین شخص می‌دانم و به او رای می‌دهم؟ پاسخ‌گویی به این پرسش نیازمند جلب‌ توجه به یکی از درون‌مایه‌های عمده‌ی فکری من است. چنان‌که در نوشته‌ها و گفته‌های خود مدام تکرارکرده‌ام، به گمان من، بزرگترین مشکل اجتماعی و بلکه علت‌العلل همه‌ی مشکلات اجتماعی ما، که در همه‌ی نهادهای اجتماعی، اعم از خانواده، اقتصاد، سیاست، تعلیم و تربیت، حقوق، و دین، ظهور و بروز می‌یابد و همه‌ی این نهادها را از کارکرد درستشان بازمی‌دارد، نابسامانی‌های اخلاقی است.

آن‌چه در جامعه‌ی ما بیداد می‌کند (به هر دو معنای تعبیر «بیداد کردن») بی‌اخلاقی است؛ و، در این سال‌های اخیر، شدت و حدّت این بی‌اخلاقی در نهاد سیاست از همه‌ی نهادهای اجتماعی دیگر ما بیشتر شده است، و، به سبب جایگاه قدرتمند و نافذ این نهاد،‌ موجب سرعت و شتاب یافتن انحطاط اخلاقی سایر نهادها نیز شده است. در این نهاد، به جای صداقت تزویر و فریبکاری، به جای مدارا و بردباری خشونت و تندی، به جای عقلانیت و استدلال‌گرایی غوغاسالاری و هیاهوگری، به جای واقع‌بینی توهم‌زدگی، به جای مسئولیت‌پذیری و اعتراف به خطای خود عقل کل جلوه‌ دادن و مشکلات را ناشی از کارشکنی دشمنان قلمداد کردن، به جای سعه‌ی صدر تنگ‌نظری، به جای اعتدال افراط و تفریط، به جای دوراندیشی نزدیک‌بینی، به‌ جای حرمت نهادن به آگاهان و نیک‌خواهان بی‌ادبی و هتاکی به آنان، به جای وفای به عهد عهدشکنی، به جای بخشایشگری کین‌ورزی و کینه‌توزی، به جای خوش‌رویی ترش‌رویی، به جای انصاف تبعیض، و به جای نقدپذیری خودشیفتگی و معصوم‌نمایی نشسته‌است. بر اساس هیچ معیار و میزان اخلاقی و از منظر هیچ نظام اخلاقی، چه دینی و چه غیردینی، اوضاع و احوالی که در نهاد سیاست ما برقرار است پذیرفتنی و قابل تصویب و تأیید نیست. خطرخیزترین پیامد این بی‌اخلاقی سیاسی بی‌اعتمادی ملت به دولت است.

بر این مبنا، آنچه، امروزه، بیش از هر چیز دیگر و بیش از هر زمان دیگر، بدان نیازمندیم اخلاقی‌سازی عالم سیاست و است؛ و این کاری است که از انسانی اخلاقی چون مهندس موسوی ساخته است. برای اخلاقی بودن مهندس موسوی محک و سنجه‌ای بهتر از این‌که وی، با آن‌که می‌داند که یکی از کارآمدترین و دردسترس‌ترین وسایل برای جلب و جذب آراء مردم دادن وعده‌های شیرین و دلفریب است، خود را عالماً و عامداً از این ابزار محروم می‌کند؟ برای اثبات صداقت وی همین کافی نیست که، چون، از سویی، عمل به وعده‌های انتخاباتی را وظیفه‌ی اخلاقی خود می‌داند و، از سوی دیگر، یقین دارد که به اکثر آن وعده‌های شیرین و دلفریب نمی‌توان عمل کرد، وعده‌ دادن‌های خود را به حداقل رسانده است؟ آیا کاری آسان‌تر از دادن وعده‌های انتخاباتی شیرین به زنان، جوانان، دانشجویان، دگراندیشان، فقرا و محرومان، اقلیت‌های دینی و مذهبی، و اقوام ایرانی و کاری دشوارتر از عمل به آن وعده‌ها هست؟ کسی که صادقانه عزم جزم کرده باشد که به وعده‌هایی که، در موسم انتخابات، به هم‌وطنان خود می‌دهد عمل کند، آیا، در وضع و حال کنونی، چاره‌ای جز کم وعده دادن دارد؟

چنین شخصیت اخلاقی‌ای است که رئیس‌جمهور شدنش، شرط لازم، و البته نه کافی اخلاقی شدن نهاد سیاست است و همان کسی است که می‌تواند، به مدد تدبیر و حسن مدیریت خود، بی‌اعتمادی ملت به دولت را به حداقل ممکن برساند. اعتمادبرانگیزی شخصیت‌های اخلاقی‌ای مانند مهندس موسوی را دست‌کم نگیریم. در اوضاع و احوالی که سدی از بی‌اعتمادی در میان ملت و دست‌اندرکاران نهاد سیاست قد برافراشته است، رئیس‌جمهوری شخصی صادق، بافضیلت، و اعتمادبرانگیز کمترین کاری می‌تواند کرد- و خود کار بسیار سترگی است- احیای مجدد اعتماد میان ملت و دولت و، در نتیجه، اعاده‌ی اتحاد ملی است.

با رای به مهندس موسوی به سیاست‌ورزی اخلاقی رای می‌دهم.

۱۳۸۸ خرداد ۲, شنبه

یک شعر منتشر نشده از سایه


آئينه مهر

( اين شعر براي اولين بار در بخارا چاپ مي شود)

اي زنده ارزنده اين زاري رها كن

با زندگي تا زنده اي مردانه تا كن

نازش بكش آنجا كه ناز نازنين است

وان را كه رنگ و ناروا بيني رها كن

ارزنده ايم ار زنده ايم ار نه به يك جو

دكان بي كالاي ما را بر بها كن

آيينه مهر است صبح راست كردار

با مهر اين آيينه صافي صفا كن

زيباست ، آري زندگي زيباست اي عشق !

اين قوم مرگ انديش را هم ديده واكن

بيگانه خويشند اين ناآشنايان

بيگانه را با خويشي خويش آشنا كن

دلدادگان را اين چنين دلگير مگذار

اي جان زيبايي جهان را دلگشا كن

خاموشي گويندگان آواي مرگ است

اي بانگ آزادي جهان را پر صدا كن

خاكستر ما گرد خاموشي نگيرد

اي سينه سوزان زبان شعله وا كن

فروردين 1386