در میان این همه اخبار ناگوار، از قیمت ارز گرفته تا کارتون به غایت مجاب کننده ی نتانیاهو!! و ... من خوبم. نمی دانم چرا؟ شاید علتش خنکای نسیمی است و تحریر چکاوکی که چند وقتی است پگاهان بیدارم می کند، پرسه زنی های پاییزی در خیابان شریعتی که به قول بالزاک "عین زندگی هستند" حتی اگر بعد از دندانپزشکی باشد، شاید به خاطر دیدن دوقلوهایی است که به رایگان خنده ای تقدیم ات می کنند، یا دختر فال فروشی که یله و رها موهایش در باد تاب می خورد و فارغ از درآمد روزانه اش برای خودش ترانه می خواند، یا حتی دیدن دو دوست، یک زوج که آرزومند خوشبختی شان هستی و دیدن شان کل غم تنهایی ات را به یک باره می زداید و ... و در یک کلام زندگی. چیزی که جریان دارد هنوز در این کره ی خاکی و باید پاس اش بداریم حتی با دلار سه هزار تومان و تهدید آن جاهل متعصب و نا کارآمدی حاکمان نا بخرد.
پی نوشت: عنوان از مصرع اول غزلی از ملای روم:
امروز نی ام ملول، شادم غم را همه طاق برنهادم
بی ساقی و بی شراب مستم بی تخت و کلاه کی قبادم
پی نوشت: عنوان از مصرع اول غزلی از ملای روم:
امروز نی ام ملول، شادم غم را همه طاق برنهادم
بی ساقی و بی شراب مستم بی تخت و کلاه کی قبادم
خوش حالم که شادی! شاد زی همیشه همیشه :)
پاسخحذف